فاطمه سادات فاطمه سادات ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

ناناز مامانی و بابایی

ناز گلم روزت مبارك

ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم نازدونه ي مامان روزت مبارك دوستت داريم ...
16 شهريور 1392

عزيزكم سلام

دختر نازنينم سلام ماماني منو ببخش كه دير به دير وبلاگت رو اپ ميكنم آخه اين مدت سرم حسابي شلوغ بود . ولي قول ميدم ديگه تكرار نشه طي اين مدت خيلي اتفاقات افتاده كه دونه به دونه واست مي نويسم شما تا الان 12 تا دندون درآوردي 6 تا بالا 6 تا هم پايين راه رفتنت ديگه كامل شده الان همش دوست داري بدوي خيلي شيطون بلا شدي اول از هر كاري دوست داري هر جا كه ميريم پشتي ها رو بندازي،پشتي هاي خونه خودمون كه ديگه از دستت كلافه شدن چون يك مدت به شدت كم اشتها شده بودي به تجويز دكتر بهت مولتي ويتامين سانستول ميداديم اما بعد از يك مدت، قسمتي از صورت و بدنت جوشهاي ري...
2 شهريور 1392

شيطنتهاي فاطمه سادات در محل كار ماماني

دختر نازنينم روز به روز كه بزرگ تر ميشي شيطون تر مي شي حالا ديگه با تو سركار اومدن واسم سخت شده ديگه  بيش از يك ساعت نميشه توي اتاقم نگهت دارم ميخواي بري بيرون محوطه بري اتاق همكارهاي ديگه به وسايل دست بزني لحظه به لحظه مي پرسي اين چيه؟ و با اون زبون كوچولوت اسمش رو تكرار مي كني بعضي كلمات رو كه نميتوني بگي و به جاش چيز ديگه اي ميگي شيرين ترين دقيقه است .   عاشق اب بازي هستي داخل فضاي سبز محل كار ماماني يه شير اب را زير نظر كردي و هر وقت چشم من رو دور مي بيني سريع خودت رو بهش ميرسوني و اب بازي ميبكني و بعد با لباسهاي خيس مياي و ميگي داداتي هيس (ساداتي خيس)يعني ساداتي لباسهاشو خيس كرده   ...
2 شهريور 1392
1